وسواس فکرى _ عملى (OCD (Obsessive Compulsive Disorder ، در کودکان به صورت تفکرات مزاحم و تکرار کلیشه وار رفتارهاى خاصى بروز مى کند که موجب برانگیختگى و نگرانى آنان مى شود. کودک وسواسى خود را از درون تحت فشار مى بیند؛ فشار براى انجام دادن کارها، براى رسیدن به هدف، براى پیشرفت و موفقیت. او تصور مى کند که استرس ها و تنش هاى فکرى او از خارج بر وى تحمیل مى شوند، در حالى که نوع تفکر او عامل اصلى این فشارهاست.


روانشناسان و متخصصان علوم رفتارى تا کنون نتوانسته اند علت و زمان دقیق شروع این اختلال را شناسایى کنند، ولى همگى بر این نکته اذعان دارند که عوامل چندى اعم از: وراثت، روش هاى تربیتى والدین، ویژگى هاى خانوادگى، نابهنجارى کارکرد سیستم عصبى و آشفتگى هاى خلقى در بروز این اختلال در کودکان دخالت دارند. وسواس در کودکان با الگوهای رفتاری متفاوتی بروز می‌کند. گاه وجود برخی از رفتارها از سوی کودکان به عنوان توجه، دقت یا تمیز بودن وی تصور می‌شود، والدین نیز با تصور اینکه این رفتارها طبیعی است آن را جدی نمی گیرند. فشار آوردن مداد روی کاغذ، فکر کردن هنگام نوشتن و تایید خواستن از والدین یا احساس شل بودن بند کفش از علامت‌های شروع وسواس در کودکان است، کودکان متوجه اشتباه بودن و غیرطبیعی بودن این رفتارها نمی شوند. بروز هر نوع رفتار تکراری بی مورد یا تاکید بر موضوعی ساده، وسواس تلقی می شود. اگرچه با بکارگیری آموزش‌هایی که از جانب روانپزشک به والدین ارایه می‌شود، این نوع رفتارها درمان می‌شود. در غیر این صورت و به تصور اینکه این نوع رفتارها خودبخود برطرف می شوند، حرکات وسواسی مزمن شده و گاه برطرف کردن آنها مشکل است.


شایع‌ترین نشانه‌های رفتارهای وسواسی‌:
- ترس از گرد و خاک و عفونت و بیماری که با شستشوی وسواسی همراه شود ، از جمله شایع‌ترین نشانه‌های رفتار وسواسی است. افکار وسواسی هراس از کثیفی و عفونت‌ها و نیز اعمال وسواسی است که با شستشوی فراوان و نامتناسب همراه است. ترس از کثیفی و عفونت، اغلب در هر دو گروه دختران و پسران مشاهده شده است. بعضا شستشوی وسواسی چنان شدید می‌شود که به خشکی مفرط پوست دست و پا، حساسیت و پوسته شدن و حتی کنده شدن پوست بدن و نهایتاً مشکلات جدی‌تر می‌انجامد. 


- دومین نشانه شایع از علائم وسواس، چک کردن‌های مداوم است. کودکی که از علائم وسواس به صورت چک کردن در عذاب است، به طور مداوم و بکرات موارد خاصی را چک می‌کند. به عنوان مثال، هر 5 دقیقه یک بار به در منزل سر می‌زند تا مطمئن شود کاملا بسته است .
- یکی دیگر از انواع شایع افکار وسواسی به بیماری و مرگ مربوط می‌شود. به افکار وسواسی در ارتباط با بیماری، غالبا مالیخولیا گفته می‌شود که کودک همواره فکر می‌کند به نوعی بیماری مبتلا است. کودک در ذهن خود به بررسی این افکار می‌پردازد و هر قدر که سعی می‌کند در مقابل آنها مقاومت کند، متاسفانه موفق نیست.
- تمایل به پاکیزگی و نظم! نیاز به ایده‌آل بودن در بسیاری از کودکان خصوصا در مراحل خاصی از رشد دیده شده ولی اگر این تمایل تقویت و یا در آن زیاده‌روی شود ، می‌تواند نشانه‌ای از وسواس باشد که تصحیح چندین و چند باره تکالیف شب و یا غلط‌گیری و پاکنویس کردن مکرر یک نامه نمونه‌هایی از این رفتار است. 
بعضی از کودکان مبتلا به وسواس نظم، تمایل زیادی به نظم بخشیدن به امور دارند ، مثلا همه وسایل اتاق باید در مکان خاصی و با نظم مخصوصی قرار گرفته باشد.پاره‌ای از کودکان مبتلا به شمارش‌های وسواسی‌اند ، مانند شمارش یک عدد خاص، شمارش با فواصل معین، شمارش ضمن حرکت. به عنوان مثال کودک احساس می‌کند باید تمام پنجره‌ها و یا منازل را در طول مسیرش بشمارد. 


به طور کلى علائمى که والدین باید نسبت به بروز آنها حساس و هوشیار باشند تا این اختلال را در کودک شان زود تشخیص دهند، عبارتند از: 
- مجروح شدن و ترک خوردن پوست دست کودک بر اثر شستن مکرر دست ها. 
- مصرف بیش از اندازه صابون، دستمال کاغذى، نوار توالت و... 
- افت تحصیلى ناگهانى و پایین آمدن یک باره نمرات امتحانات مدرسه. 
- طول کشیدن بیش از اندازه مشق نوشتن. 
- سوراخ شدن و تکه تکه شدن پاک کن ضمن مشق نوشتن و امتحان دادن. 
- تعریف کردن مکرر و یک نواخت درس هاى روزانه با استفاده از جملات مکرر. 
- لباس عوض کردن بیش از اندازه. 
- داشتن مراسمى طولانى براى خوابیدن. 
- نگرانى براى سلامتى اعضاى خانواده. 
- اصرار بر دادن آزمایش هاى گوناگون پزشکى، براى اطلاع از سلامتى خود و اعضاى خانواده. 

وسواس از چه سنی در کودک شروع می‌شود؟
اختلال وسواس فکری- عملی غالبا از دوران کودک یا نوجوانی شروع می‌شود. متوسط سن شروع وسواس حدود 10 سالگی است و سیر پیشرونده آن تا بزرگسالی ادامه می‌یابد. البته پسرها زودتر از دخترها به این اختلال مبتلا می‌شوند. وسواس‌ها معمولاً از زمان آموزش توالت رفتن در کودکان آغاز می‌گردد. آموزش آداب توالت رفتن با اجبار و همراه با زور و فشار از سوی والدین می‌تواند وسواس‌ها را در کودک شکل دهد.
آیا هر فکر یا عمل تکرار شونده را می‌توان وسواس نامید؟
خیر، هر فکر یا عمل تکرار شونده را نمی‌توان وسواس نامید. وسواس‌های فکری یا شعائر وسواسی روزمره و محدود به قدری شایع هستند که اختلال وسواس فکری – عملی محسوب نمی‌شوند و نمی‌توان آنها را جزء این اختلال دانست.


آیا والدین و اعضای خانواده می توانند در درمان کودک وسواسی نقش داشته باشند؟
زمانی که کودکی دچار مشکل وسواس می شود، اطرافیان او باید به این نکته توجه داشته باشند که کودک گناه و تقصیری ندارد. وقتی آنان قصد درمان و بهبودی بیماری کودک را دارند، باید از هر جهت او را مورد حمایت خود قرار دهند. والدین باید سعی کنند آگاهی های خود را در زمینه نوع بیماری فرزندشان بالا ببرند و انتظارات و خواسته هایی در حد توان کودک از او داشته باشند. آن ها باید بدانند که چنان چه همراه و مشفق کودک باشند، روند درمان او روز به روز تسریع می گردد و رفتارها و افکار آزاردهنده کودک نیز به تدریج از بین خواهند رفت. اطرافیان باید بتوانند کمترین بهبودی کودک را تشخیص دهند و او را مورد تشویق و حمایت خود قرار دهند. در نظر داشته باشید هیچ کودک وسواسی ای بدون داشتن والدینی مضطرب، پریشان و مبتلا به اختلالات عصبی وجود ندارد. تمام اعضای خانواده باید نسبت به این موضوع حساس و هوشیار باشند. آنان باید تا حد امکان شرایط را برای کودک آرام و عادی نگه دارند تا او بتواند مشکلات و سختی های درمان را راحت تر تحمل کند. خانه ای پرتنش و اضطراب هیچ گاه نمی تواند به کودک کمک کند تا با نگرانی و تشویش ناشی از شیوه های درمانگری مقابله نماید.


روشهای درمانی اختلال وسواس در کودکان و نوجوانان چیست؟
بهترین نوع درمان اختلال وسواس در کودکان استفاده از روش های رفتاردرمانی و در مواردی توام با دارودرمانی است. بر طبق این روش ها، ابتدا رفتاردرمانگر، کودک را تشویق می کند تا افکار و آئین های وسواسی خود را به طور دقیق و جزءبه جزء شرح دهد، تا او بتواند اجزای کلیدی این رفتارها را شناسایی کند. آن گاه از او می پرسد که انجام دادن کدام یک از رفتارهای وسواسی اش ضروری نیست و آیا می تواند بدون آن که نگران و مضطرب شود، از انجام آن بخش از رفتارهایش صرف نظر کند. در این مرحله درمانگر، ضمن پذیرش حالات، افکار و رفتار کودک، سعی می کند به او بفهماند که هر فردی ممکن است در مواردی دچار خشکی رفتار و اشتغالات ذهنی وسواسی شود که به دلایل نامفهومی مدام آن ها را تکرار می کند. هدف او از این کار آن است که تا حدود زیادی افکار وسواسی کودک را متزلزل کند تا حدی که رفته رفته بتواند گام های موثری برای حذف این گونه رفتارها بردارد. گروه دیگری از رفتار درمانگران که روش های خود را بر پایه دیدگاه شناخت درمانی استوار کرده اند نیز برای درمان اختلال وسواس در کودکان و نوجوانان سعی می کنند ابتدا به کودک بیاموزند که چگونه می تواند احساسات و افکارش را درباره فکر و عملی که انجام می دهد، تغییر دهد. برای مثال، اگر کودکی وسواس دست شستن دارد، از او می خواهند که دست هایش را کثیف کند(مثلاً گل آلود، چرب، خمیری، ماسه ای و...) و سعی کند بدون آن که چندین بار دست هایش را بشوید به بازی خود ادامه دهد و فقط در انتهای بازی دستش را بشوید.


در این روش، تغییر نگرش کودک درباره کثیفی و آلودگی مدنظر است و این که او بتواند به خود بقبولاند که خمیر نوعی وسیله بازی برای کودکان است که از مواد بهداشتی درست شده است و لزومی نیست در حین خمیربازی چندین بار دست هایش را بشوید. روش های درمان رفتاری، زمانی که اعضای خانواده هم درگیر حل مشکل شوند، بهترین شیوه درمان محسوب می شود. طبق نظر روانشناسان و متخصصان علوم رفتاری، کودکانی که برای درمان خود از این گونه شیوه ها استفاده می کنند، نیاز به حمایت، همکاری و مشارکت تمام اعضای خانواده دارند. در حقیقت، درصد بهبودی کودک بدون همراهی خانواده خیلی کم می شود، زیرا شیوه های درمان شناختی رفتاری اغلب با قدری اضطراب و نگرانی توام هستند که اگر حمایت روانشناس، والدین و اعضای خانواده را همراه نداشته باشد، درمان و بهبود کودک را به تاخیر می اندازد.